محل تبلیغات شما



مدتی است که فراموشت کردم.

راستش خوابت هم دیگر به ندرت میبینم .

دیگر دستت را محکم تو دستم نمیگیرم و شانه به شانه هم،خیابان های بی سروته ولیعصر را تا نیمه های شب قدم نمیزنیم .

اصلا از آخرین دوستت دارمی که گفتی خدا میداند چقدر گذشته است .انگار بعد ما حال و هوای باران پاییزی هم خیلی خوب نیست .

خلاصه همه چیز آرام و تکراری شده.

فقط نمیدانم چرا همه رفتنت را باور کردند ،جز من.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بند عمومی ( سلول انفرادی سابق )